درآن چمیدی و از آن چه دیدی
ناگهان چرا سوی دیگران پریدی
ترک یار نالان و ترک خانه کردی
بد گمان گشتم بر تو باری
بی وفا نبودی به یاری
در کف بازان شکاری
به صد زخم کاری
همانا دچاری
در فراقت من میکنم شیون
دلبر من نگارین پر من نگارین پر من
کی بود جانا
کز وفا گردی
همسر من
نشینی بر من
نشینی برمن
ادامه ی تصنیف :
ای شکسته دل عاشقی زسر به در کن
چون شدی از این رهگذر بیا حذر کن
لب ببند و این یک فسانه مختصر کن
چون که دل فریبان ری
وفا ندارند صفا ندارند
خوشگلاند و زیبا ولی حیا ندارند
چارهی خود ای دل جانم ره دگر کن
دل فریبان ری بیشمارند
چون وزیرانش کهنه کارند
جز خیانت کاری ندارند
همه زیر بارند
همه زیر بارند
این سیه کاری این تبه کاری
کشته مارا خدا کشته مارا جانم کشته مارا
کی بود که این آتش درون رخ نماید بسوزد جهان را!
شعر:ملک الشعرا بهار
آهنگ: حسام السلطنه (جهانگیر مراد)
در بیشتر اجراها قطعه اول فقط خوانده میشود زیرا که از لحاظ معنایی عمومی تر و شاعرانه تر است هر چند قطعه دوم نیز هجاهای صوتی بسیار زیبا روی موسیقی هماهنگ شده اند و خواندن آن بسی موجب اشتیاق شما به این تصنیف خواهد شد. این تصنیف که در فضای ابوعطا اجرا شده است از بسیار از تونالیته ها و دانگ های ابوعطا که اصولاً بَُعد ذی الربع و ذی الخمس میباشد استفاده شده است که به بَعد چهارم و پنجم نیز معروف هستند و در سنتور سل کوک بین نت های سل و دو و همچنین سل و ر بکار میباشد.
نکته ای که در تصانیف قدیمی ایران وجود دارد ، شباهت بسیار زیاد قطعات به موسیقی دستگاهی ایران هست و بیشتر تصانیف گویا به صورت "کار عمل" میباشند که در واقع به تصانیفی گفته میشود که بازگوی بخشی از گوشه های ردیف موسیقی دستگاهی میباشد.
امید است یادگیری این قطعه در فهم بهتر فضای ابوعطا به شما کمک کند. در زیر میتوانید اجرای این قطعه را با سنتور سهراب میرزا عابدینی بشنوید که در آن هر دو بخش شعر اجرا شده اند.
معنی : از راه راست کران کردن ؛ منحرف شدن . از راه بیکسو شدن
معنی : از راه راست کران کردن ؛ منحرف شدن . از راه بیکسو شدن