
دستگاه نوا (10)
الا ای پیر فرزانه مکن عیبم ز میخانه
که من در ترک پیمانه دلی پیمان شکن دارم
خدا را ای رقیب امشب زمانی دیده بر هم نه
که من با لعل خاموشش نهانی صد سخن دارم
تصنیف جانا هزاران آفرین تصنیف بسیار قدیمی است و سازنده آن نامعلوم. بیشتر تصانیف قدیمی از این امر مستثنی نیستند و سازنده آنها به دست فراموشی سپرده شده و اجراهای متفاوتی از آن انجام شده و به قولی به سروده ای ملی تبدیل شده اند. این تصنیف نیز این گونه است.
مارا همه شب نمی برد خواب)2
ای خفته ی روزگار و دریاب)2
مارا همه شب نمی برد خواب)2
ای خفته ی روزگار و دریاب)2
(جان جهان دوش کجا بوده ای)2
نی غــلطم در دل مــا بـــوده ای
(آه که من دوش چه سان بوده ام )2
(آه کـه تـو دوش کـه را بـوده ای)2
به تو مشغول و بود خاطر ارباب نظر
شده کاسد همه بازار نکویان دگر
تو مگر تو مگر شاه پری رویانی
تو مگر تو مگر ماه نکو رویانی
نبود ز رخت ، قسمت ما، غیر نگاهی
آن هم ندهد، دست، به جز ، گاه و به گاهی
نشینم سر راهی
به امید نگاهی
ببینم مهر و ماهی