نمایش موارد بر اساس برچسب: تصنیف
تصنیف نغمه نوروزی
نمیشه غصه ما رو،یه لحظه تنها بذاره
نمیشه غصه ما رو،یه لحظه تنها بذاره
نمیشه این قافله،ما رو تو خواب جا بذاره
دلم از اون دلای،قدیمیه از اون دلاست
که می خواد عاشق که شد،پا روی دنیا بذاره
چشم نرگس، خواهم که بر زلفت هر دم زنم شانه
شعر یک گل سایه چمن
یک گل سایه چمن سایه چمن تازه شکفته تازه شکفته
نه دستم بش میرسه بش میرسه نه خوش میفته نه خوش میفته
مستم مستم مستم تیغت بریده شصتم
ما درس سحر در ره میخانه نهادیم
ما درس سحر در ره میخانه نهادیم
محصول دعا در ره جانانه نهادیم
در خرمن صد زاهد عاقل زند آتش
این داغ که ما بر دل دیوانه نهادیم
شور عاشقانه ( با یادت سرمستم )
با یادت سرمستم ، ای نگار آسمانی
یادم کن تا هستم ، ای امید زندگانی
{ تا به هر ترانه میکشد زبانه شور عاشقانة من }2
حال دل میگویم
با زبان بیزبانی
دلا نزد کسی بنشین که او از دل خبر دارد
همچو فرهاد
ز کوی یار میآید نسیم باد نوروزی
ز کوی یار میآید نسیم باد نوروزی
از این باد ار مدد خواهی چراغ دل برافروزی
چو گل گر خردهای داری خدا را صرف عشرت کن
که قارون را غلطها داد سودای زراندوزی
به گردش فروردین
به گردش فروردین ، بیا به گلزار و ببین
چه می کند بوی گل ، صفای دل جوی گل
گرفته باد بهار بی هراس ، حجاب از روی گل
چه شور غوغا که مرغ چمن، فکنده در کوی گل