اندک اندک جمع مستان میرسند
( اندک اندک ، جمع مستان می رسند) گروهی ، دو بار
اندک اندک ، اندک اندک جمع مستان می رسند
اندک اندک ،اندک اندک می پرستان می رسند
عقرب زلف کجت
عقرب زلف کجت با قمر قرینه
تا قمر در عقربه کار ما چنینه
کیه کیه در میزنه من دلم میلرزه
در و با لنگر میزنه من دلم میلرزه
آسمان عشق
(چنان مــســتم، چنان مــســتم
چنان مـــســـتم مــن امــشــــب
کـه از چـــنـــبر، برون جستم
برون جــســتم من امـــشـــب)2
چنان چیزی که درخاطر نیاید
افتخار همه آفاق
افتخار همه آفاقی تو منظور منی ، تو منظور منی
شمع جمع همه عشاقُ به هر انجمنی ، به هرانجمنی
سر زلف پریشان تو دلهای پریش
بماندیم و ما مستقل شد ارمنستان
بماندیم و ما مستقل شد ارمنستان
منستان شد ارمنستان شد ارمنستان
زبر دست شد زیر دست زیردستان
ز دستان شد زیر دستان شد زیر دستان
دل شیدا
( تو دوری از برم )2 دل در برم نیست
( هوای دیگری )2 اندر سرم نیست
بــــه جـــــان دلـبـر کـز هــر دو عــالــم
تـــمــنای دگـر جـز دلــبرم نــیســـت
سلسله ی موی دوست
سلسله ی موی دوست)2
حلقه ی دام بلاست)2
هر که در این حلقه نیست)2
فارغ از این ماجراست)2
گر بزنندم به تیغ
مولود نبی محبوب خداست
مولود نبی محبوب خداست
زین حسن ظهور عید فقراست
نازم به چنین بزمی که بپاست
به هم به صفا (سلطان و گداست)2