نمایش موارد بر اساس برچسب: دستگاه ماهور
مرغ سحر
مرغ سحر ناله سر کن، داغ مرا تازهتر کن
ز آهِ شرربار این قفس را بَرشِکَن و زیر و زِبَر کن
بلبلِ پَربسته ز کنجِ قفس درآ، نغمهٔ آزادیِ نوع بشر سَرا
وَز نفسی عرصهٔ این خاک توده ∗ را پرشرر کن
شهر آشوب ماهور
اجرای شهرآشوب دستگاه ماهور با سنتور
این قطعه توسط محمد رضا لطفی بسط داده شده که در اینجا با کمی دخل و تصرف نواخته میشود.
به گردش فروردین
به گردش فروردین ، بیا به گلزار و ببین
چه می کند بوی گل ، صفای دل جوی گل
گرفته باد بهار بی هراس ، حجاب از روی گل
چه شور غوغا که مرغ چمن، فکنده در کوی گل
آرزو ( تو فروغ دلهای بيماری)
تو فروغ دلهای بیماری
تو چه شور انگیزی افسون کاری
ز تو روشن گردد گاهی محفل ما
چو شرابی مستی بخشی جان مرا
ای تیر غمت بر دل عشاق نشانه
ای تیر)2 غمت بر دل عشاق و نشانه
جمعی به تو مشغول و تو غایب ز میانه
تا کی)2 به تمنای وصال تو یگانه
اشکم)2 شود از هر مژه چون سیل و روانه
بلبل شوریده
بلبل شوریده فغان می کند)2
شکوه به آشوب جهان می کند
دامن گل گشته ز دستش رها
ناله و فریاد و فغان می کند)2
به شب وصلت
به شب وصلت جانا دیوانه شدم)2
به شمع رویت جانا پروانه شدم
جانا پروانه شدم
به ماه روی تو من جانا حیران و ماتم