• تصنیف ها

تصنیف ها (194)

تصنیف های ایرانی زیبایی موسیقی ایرانی  را دو چندان میکند و سلیقه ایرانی را در هنر موسیقی شیواتر بیان میکند. هنرجوی سنتور پس از آموزه های ابتدایی و پایه ای لازم است بر نواختن این تصانیف نیز تمرین کند.

لازم بذکر است که اشعار این تصانیف در این وبسایت بصورتی که دقیقاً خواننده بیان کرده است نوشته شده است و تنها شعر آنها منتشر نشده بلکه طریقه ی تکرار و خواندن نیز بیان شده است .

با نظرات خود از این بخش حمایت کنید. با تشکر

جمعه, 28 آبان 1395 20:44

تا به دامان تو ما دست تولی زده ایم

نوشته شده توسط

تا به دامان تو ما دست تولا زده ایم

به تولای تو بر هر دو جهان پا زده ایم

When I touched your garment for seeking love.

I had put behind the two worlds behind myself for this love.

دوشنبه, 12 مهر 1395 03:27

شعر یک گل سایه چمن

نوشته شده توسط

یک گل سایه چمن سایه چمن تازه شکفته تازه شکفته
نه دستم بش میرسه بش میرسه نه خوش میفته نه خوش میفته
مستم مستم مستم تیغت بریده شصتم

سه شنبه, 06 مهر 1395 16:44

ما درس سحر در ره میخانه نهادیم

نوشته شده توسط

ما درس سحر در ره میخانه نهادیم

محصول دعا در ره جانانه نهادیم

در خرمن صد زاهد عاقل زند آتش

این داغ که ما بر دل دیوانه نهادیم

با یادت سرمستم ، ای نگار آسمانی
یادم کن تا هستم ، ای امید زندگانی
{ تا به هر ترانه می‌کشد زبانه شور عاشقانة من }2
حال دل می‌گویم
با زبان بی‌زبانی

یکشنبه, 09 خرداد 1395 19:03

دلا نزد کسی بنشین که او از دل خبر دارد

نوشته شده توسط
(دلا نزد کسی بنشین که او از دل خبر دارد)2
 به زیر آن درختی رو که او گل‌های تر دارد
 نه هر کلکی شکر دارد، نه هر زیری زبر دارد
 نه هر چشمی نظر دارد، نه هر بحری گهر دارد
یکشنبه, 09 خرداد 1395 17:58

همچو فرهاد

نوشته شده توسط
همچــو فرهـاد بود کوه کـنی پیشــــه ی ما
کوه ما سیــنـه ی ما، ناخـن ما، تیشـــــه ی ما
چهارشنبه, 25 فروردين 1395 05:13

ز کوی یار می‌آید نسیم باد نوروزی

نوشته شده توسط

ز کوی یار می‌آید نسیم باد نوروزی

از این باد ار مدد خواهی چراغ دل برافروزی

چو گل گر خرده‌ای داری خدا را صرف عشرت کن

که قارون را غلط‌ها داد سودای زراندوزی

پنج شنبه, 05 فروردين 1395 02:09

به گردش فروردین

نوشته شده توسط

به گردش فروردین ، بیا به گلزار و ببین
چه می کند بوی گل ، صفای دل جوی گل
گرفته باد بهار بی هراس ، حجاب از روی گل
چه شور غوغا که مرغ چمن، فکنده در کوی گل

چهارشنبه, 05 فروردين 1394 06:03

ز فروردین شد شکفته چمن

نوشته شده توسط

زفروردین شد شکفته چمن - گل نو شد زیب دشت و دمن
کجایی ای نازنین گل من
بهار آمده با گل و سنبل - ز بیداد گل نعره زد بلبل

دوشنبه, 26 خرداد 1393 17:44

دلبرا پیش وجودت همه خوبان عدمند

نوشته شده توسط

دلبرا پیش وجودت همه خوبان عدمند

سروران بر در سودای تو خاک قدمند

شهری اندر هوست سوخته در آتش عشق

خلقی اندر طلبت غرقه دریای غمند

شنبه, 24 خرداد 1393 18:37

تصنیف ناکجا آباد

نوشته شده توسط

 در زمین بی زمانی نا کجا آبادیم

شهروند روستای هر چه باد آبادی ام

چشمهای مهربانی از نظر دورم نداشت

ای بغل آیینه تن ،آغوش ها بگشادی ام

چهارشنبه, 03 ارديبهشت 1393 05:33

خوشه چین

نوشته شده توسط

من که فرزند این سرزمینم , در پی توشه ای خوشه چینم

شادم از از پیشه ی خوشه چینی , رمز شادی بخوان از جبینم

یکشنبه, 31 فروردين 1393 04:48

به زمانی که محبت شده همچون افسانه

نوشته شده توسط

به زمانی که محبت شده همچون افسانه
به دیاری که نیابی خبری از جانانه
دل رسوا دگر از من تو چه خواهی دیوانه

چهارشنبه, 27 فروردين 1393 07:34

شعر و تصنیف زیبای شد خزان

نوشته شده توسط


شد خزان گلشن آشنایی      بازم آتش به جان زد جدایی


عمر من ای گل طی شد بهر تو      وز تو ندیدم جز بد عهدی و بی وفایی
 

جمعه, 01 فروردين 773 20:34

جانا هزاران آفرین

نوشته شده توسط

تصنیف جانا هزاران آفرین تصنیف بسیار قدیمی است و سازنده آن نامعلوم. بیشتر تصانیف قدیمی از این امر مستثنی نیستند و سازنده آنها به دست فراموشی سپرده شده و اجراهای متفاوتی از آن انجام شده و به قولی به سروده ای ملی تبدیل شده اند. این تصنیف نیز این گونه است.

شنبه, 16 فروردين 1393 07:09

میگذرم تنها از میان گلها

نوشته شده توسط

مـی‌گـذرم تنهـا ، از میـان گلهـا
گه به‌گلستانها ، گه به‌کوه و صحرا
تازه گلی سر راهم
گیرد و با من گوید:

چهارشنبه, 28 اسفند 1392 11:41

صبحدم زمشرق

نوشته شده توسط

 صبحدم زمشرق      طلوعی درجهان‌کن

تیر غمزه را در      کمان ابروان‌ کن

چهارشنبه, 19 -2669 20:34

مرا عاشق

نوشته شده توسط

مرا عاشق چنان باید که هر باری که برخیزد
قیامت های پرآتش ز هر سویی برانگیزد

پنج شنبه, 26 دی 1392 08:07

شب انتظار (شب به گلستان تنها)

نوشته شده توسط

شب به گلستان تنها، منتظرت بودم
باده ناکامی در، هجر تو پیمودم
منتظرت بودم، منتظرت بودم

یکشنبه, 14 مهر 1392 06:53

آتشی در سینه دارم جاودانی

نوشته شده توسط
آتشی در سینه دارم جاودانی
عمر من مرگی است نامش زندگانی
رحمتی کن کز غمت جان می‌سپارم
بیش از این من طاقت هجران ندارم
صفحه3 از10