تصنیف ها (195)
تصنیف های ایرانی زیبایی موسیقی ایرانی را دو چندان میکند و سلیقه ایرانی را در هنر موسیقی شیواتر بیان میکند. هنرجوی سنتور پس از آموزه های ابتدایی و پایه ای لازم است بر نواختن این تصانیف نیز تمرین کند.
لازم بذکر است که اشعار این تصانیف در این وبسایت بصورتی که دقیقاً خواننده بیان کرده است نوشته شده است و تنها شعر آنها منتشر نشده بلکه طریقه ی تکرار و خواندن نیز بیان شده است .
با نظرات خود از این بخش حمایت کنید. با تشکر
صبح شد باز وای بر من و دل)2
طی نشد راز وای بر من و دل
آنچه او میکند خدا نکند)2
گر کند باز وای برمن و دل
ملکــا ذکـــر تـو گـــویم که تو پاکی و خدایی
نروم جز به همـــان ره که توام راهنمایی
همـه درگـاه تو جــویــم همه از فضل تو پویم
همـه تـوحــید تو گویـــم که به توحید سزایی
در همه دیر مغان نیست چو من شیدایی
خرقه جایی گرو باده و دفتر جایی
دل که آینه صافیست غباری
از خدا می طلبم صحبت روشن رایی
به من گفتي که دل دريا کن اي دوست
همه دريا از آن ما کن اي دوست
دلم دريا شد و دادم به دستت
(مکش دريا به خون پروا کن اي دوست)2
کنار چشمه اي بوديم در خواب
(به تیغم گر زنی)2
دستت نگیرم ، ماه من
ای سرو بلند بالا
رویت را به ما بنما
وگر تیرم زنی
منت پذیرم، ماه من
چه شورها که من به پا)2 (ز شاهناز میکنم)2
در شکایت از جهان)2 (به شاه باز میکنم)2
جهان پر از غم دل از)2
زبان ساز میکنم (میکنم)
شبی یاد و دارم که چشمم نخفت)2
شنیدم که پروانه با شمع بگفت
که من عاشقم گر بسوزم رواست)2
تورا گریه و سوز و زاری چراست)2
ما دگر کس نگرفتیم و بجای تو ندیم)2
اله اله تو فراموش و مکن عهد قدیم
بله بله بله یارم چه شوخی می کند
چه عجب که دوری می کند
(شنیدم ماهی ، وُهم شاهی
میان دلبران ، بت صاحب، دلان ، خدا !)2
گفتم که غمخوارم شوی (جانم!) در روز جدایی
شمع شبِ تارم شوی (جانم!) ترسم که نیایی
نازار دلـــی را که تـــو جانــش باشی
معـــشوقـــه پـــیـدا و نهانــش باشــــی
(زان میــتــرسم کــه از دل آزاری تــــو)2
(دل خون شود و تو در میانش باشی)2