تصنیف ها (194)
تصنیف های ایرانی زیبایی موسیقی ایرانی را دو چندان میکند و سلیقه ایرانی را در هنر موسیقی شیواتر بیان میکند. هنرجوی سنتور پس از آموزه های ابتدایی و پایه ای لازم است بر نواختن این تصانیف نیز تمرین کند.
لازم بذکر است که اشعار این تصانیف در این وبسایت بصورتی که دقیقاً خواننده بیان کرده است نوشته شده است و تنها شعر آنها منتشر نشده بلکه طریقه ی تکرار و خواندن نیز بیان شده است .
با نظرات خود از این بخش حمایت کنید. با تشکر
(چنان مــســتم، چنان مــســتم
چنان مـــســـتم مــن امــشــــب
کـه از چـــنـــبر، برون جستم
برون جــســتم من امـــشـــب)2
چنان چیزی که درخاطر نیاید
از غم عشق تو از غم عشق تو ای صنم
روز خود را سیه میکنم من)2
از قدو قامتت هر زمان
صد قیامت ز پا میکنم من
افتخار همه آفاقی تو منظور منی ، تو منظور منی
شمع جمع همه عشاقُ به هر انجمنی ، به هرانجمنی
سر زلف پریشان تو دلهای پریش
بماندیم و ما مستقل شد ارمنستان
منستان شد ارمنستان شد ارمنستان
زبر دست شد زیر دست زیردستان
ز دستان شد زیر دستان شد زیر دستان
( تو دوری از برم )2 دل در برم نیست
( هوای دیگری )2 اندر سرم نیست
بــــه جـــــان دلـبـر کـز هــر دو عــالــم
تـــمــنای دگـر جـز دلــبرم نــیســـت
سلسله ی موی دوست)2
حلقه ی دام بلاست)2
هر که در این حلقه نیست)2
فارغ از این ماجراست)2
گر بزنندم به تیغ
مولود نبی محبوب خداست
زین حسن ظهور عید فقراست
نازم به چنین بزمی که بپاست
به هم به صفا (سلطان و گداست)2
بهار دلکش رسید و دل بجا نباشد
از اینکه دلبر دمی بفکر ما نباشد
در این بهار ای صنم بیا و آشتی کن
که جنگ و کین با من حزین روا نباشد
خواهند و مرا از تو جدا دشمن و هم دوست
به به که چه شاه است و چه ماه است و چه نیکو
دل رفته ز کویت
آشفته چو مویت
ای یار جفا کرده و پیوند و بریده
این بود و وفا داری و عهد تو به دیده)2